یا کسی که دعای مضطرّ را اجابت می‌کند و گرفتاری را برطرف می‌سازد، و شما را خلفای زمین قرارمی‌دهد؛ آیا معبودی با خداست؟! کمتر متذکّر می‌شوید!

سوره نمل-آیه62

Who hears the cry of the anguished (soul) when it calls to Him, and relieves its suffering? And who made you trustees on the earth? Is there any other god along with God? How little it is that you reflect!

در روایات مى خوانیم : نمونه ى مضطرّ واقعى ، امام زمان (عجّل اللّه تعالى فرجه الشریف ) است و بدترین سوء ((و یکشف السوء))، سلطه ى کفّار است که در زمان آن حضرت برطرف مى شود و نمونه ى ((یجعلکم خلفاء)) حکومت صالحان در آن زمان است .(436)

هر جا که دعاى ما مستجاب نشود، دلیلى دارد، همچون :

الف : دعاى ما، طلبِ خیر نبوده وما گمان مى کردیم خیر است . (زیرا دعا، یعنى طلبِ خیر)

ب : نحوه ى درخواست ، جدّى و همراه با درماندگى نبوده است .

ج : در دعا اخلاص نداشته ایم ، یعنى اگر به درگاه خداوند رو کرده ایم ، به دیگران نیز چشم امید داشته ایم .

البتّه گاهى به جاى استجابتِ آنچه مى خواهیم ، خداوند حکیم مشابه آن را به ما مى دهد و گاهى به جاى خواسته ى ما، که نزد خداوند به مصلحت ما نیست ، خداوند بلائى از ما دور مى کند و گاهى به جاى برآوردن حاجت در دنیا، در قیامت جبران مى کند و گاهى به جاى لطف به ما، به نسل ما لطف مى کند که همه ى این مطالب در روایات آمده است .

اجابتِ مضطرّ، کارى الهى است ولى سنّت الهى را تغییر نمى دهد. مثلاً سنّت خداوند آن است که مردم به نحوى باید از دنیا بروند و همه ى انسان ها در لحظه ى احتضار، مضطرّند و اگر خداوند به همه جواب مثبت دهد، باید قانون مرگ را لغو کند.

ریشه ى ایمان به خدا

ریشه ى ایمان به خدا، عقل و فطرت است ؛ لکن مادّیون مى گویند: ریشه ى ایمان به خدا ترس است . یعنى انسان چون خود را در برابر حوادث عاجز مى بیند، هنگام بروز حادثه اى تلخ ، قدرتى را در ذهن خود تصوّر مى کند و به آن پناه مى برد.

مادّیون با این محاسبه ، ایمان را زاییده ى ترس مى دانند؛ امّا اشتباه آنان این است که تفاوت رفتن به سوى خدا را با اصل ایمان به خدا نمى فهمند. مثلا ما هنگام دیدن سگ و احساس خطر، سراغ سنگ مى رویم . امّا آیا مى توان گفت : پیدایش سنگ به خاطر سگ است ؟ همچنین ما هنگام اضطرار و ترس رو به خدا مى رویم ، آیا مى توان گفت : اصل ایمان به خدا زاییده ى ترس است ؟

علاوه بر آنکه اگر سرچشمه ى ایمان ترس باشد، باید هر کس ترسوتر است ، مؤ من تر باشد. در حالى که مؤ منان واقعى ، شجاع ترین افراد زمان خود بوده اند و باید انسان در لحظاتى که احساس ترس ندارد، ایمانى هم نداشته باشد، در حالى که ما در لحظه هایى که ترس نداریم خدا را به دلیل عقل و فطرت قبول داریم . در حقیقت ترس و اضطرار، پرده ى غفلت را کنار مى زند و مارا متوجّه خدا مى کند و لذا منکران خدا هرگاه در هواپیما یا کشتى نشسته باشند و خبر سقوط یا غرق شدن را بشنوند و یقین کنند که هیچ قدرتى به فریادشان نمى رسد؛ از عمق جان به یک قدرت نجاتبخش امید دارند. آنها در آن هنگام به یک نقطه و به یک قدرت غیبى دل مى بندند که آن نقطه ، همان خداى متعال است .

پیام ها :

1 از راه هاى شناخت خدا و یکتایى او، توجّه به یک قدرت نجاتبخش و بریدن از قدرت ها ووسایل دیگر در هنگام اضطرار است . (اءمّن یجیب )

2 شرط استجابت دعا، قطع امید از دیگران واخلاص در دعاست . (یجیب المضطر)

3 آنان که با سکوت ، از خداوند حاجتى مى خواهند، خداوند از حالشان با خبر است ولى دوست دارد بندگانش حاجت خود را به زبان آورند. (اذا دعاه )

4 انسان بر طبیعت حکومت دارد. (یجعلکم خلفاء الارض )

5 آیا در حال اضطرار، به قدرت هاى مادّى توجّه مى کنید؟! (ءاله مع اللّه )

تفسیر نور-جلد 8