گرامیترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست
سوره حجرات-آیه 13
Indeed, the most noble of you in the sight of Allah is the most righteous of you
چه چیزی نزد خدا احترام و ارزش دارد ؟
تا قبل از این جمله میفرمود : مردم از این جهت که مردمند همه با هم برابرند ، و هیچ اختلاف و فضیلتی در بین آنان نیست ، و کسی بر دیگری برتری ندارد ، و اختلافی که در خلقت آنان دیده میشود که شعبه شعبه و قبیله قبیله هستند تنها به این منظور در بین آنان به وجود آمده که یکدیگر را بشناسند ، تا اجتماعی که در بینشان منعقد شده نظام بپذیرد ، و ائتلاف در بینشان تمام گردد ، چون اگر شناسائی نباشد ، نه پای تعاون در کار میآید و نه ائتلاف ، پس غرض از اختلافی که در بشر قرار داده شده این است ، نه اینکه به یکدیگر تفاخر کنند ، یکی به نسب خود ببالد ، یکی به سفیدی پوستش فخر بفروشد ، و یکی به خاطر همین امتیازات موهوم ، دیگران را در بند بندگی خود بکشد ، و یکی دیگری را استخدام کند ، و یکی بر دیگری استعلا و بزرگی بفروشد ، و در نتیجه کار بشر به اینجا برسد که فسادش تری و خشکی عالم را پر کند ، و حرث و نسل را نابود نموده ، همان اجتماعی که دوای دردش بود ، درد بی درمانش شود .
در این جمله میخواهد امتیازی را که در بین آنان باید باشد بیان کند ، اما نه امتیاز موهوم ، امتیازی که نزد خدا امتیاز است ، و حقیقتا کرامت و امتیاز است .
توضیح اینکه : این فطرت و جبلت در هر انسانی است که به دنبال کمالی میگردد که با داشتن آن از دیگران ممتاز شود ، و در بین اقران خود دارای شرافت و کرامتی خاص گردد .
و از آنجایی که عامه مردم دلبستگیشان به زندگی مادی دنیا است قهرا این امتیاز و
کرامت را در همان مزایای زندگی دنیا ، یعنی در مال و جمال و حسب و نسب و امثال آن جستجو میکنند ، و همه تلاش و توان خود را در طلب و به دست آوردن آن به کار میگیرند ، تا با آن به دیگران فخر بفروشند ، و بلندی و سروری کسب کنند .
در حالی که این گونه مزایا ، مزیتهای موهوم و خالی از حقیقت است ، و ذرهای از شرف و کرامت به آنان نمیدهد ، و او را تا مرحله شقاوت و هلاکت ساقط میکند .
آن مزیتی که مزیت حقیقی است و آدمی را بالا میبرد ، و به سعادت حقیقیش که همان زندگی طیبه و ابدی در جوار رحمت پروردگار است میرساند ، عبارت است از تقوی و پروای از خدا .
آری ، تنها و تنها وسیله برای رسیدن به سعادت آخرت همان تقوی است که به طفیل سعادت آخرت سعادت دنیا را هم تامین میکند ، و لذا خدای تعالی فرموده تریدون عرض الدنیا و الله یرید الاخرة .
و نیز فرموده و تزودوا فان خیر الزاد التقوی ، و وقتی یگانه مزیت تقوی باشد ، قهرا گرامیترین مردم نزد خدا باتقویترین ایشان است ، همچنان که در آیه مورد بحث هم همین را فرموده .
و این آرزو و این هدفی که خدای تعالی به علم خود آن را هدف زندگی انسانها قرار داده ، هدفی است که بر سر به دست آوردن آن دیگر پنجه به رخ یکدیگر کشیدن پیش نمیآید ، بخلاف هدفهای موهوم مذکور که برای به دست آوردن آن مزاحمتها ، جنگها و خونریزیها پیش میآید .
او میخواهد بیش از دیگران ثروت را به خود اختصاص دهد ، و این میخواهد قبل از دیگران به ریاست برسد .
او میخواهد در تجمل دادن به زندگی از دیگران سبقت بگیرد ، و این میخواهد آوازهاش همه آوازهها را تحت الشعاع قرار دهد ، و همچنین سایر مزایای موهوم ، همچون انساب و غیره .
ان الله علیم خبیر - این جمله مضمون جمله قبل را تاکید میکند ، و در ضمن اشارهای هم به این معنا دارد که اگر خدای تعالی از بین سایر مزایا تقوی را برای کرامت یافتن انسانها برگزید ، برای این بود که او به علم و احاطهای که به مصالح بندگان خود دارد میداند که این مزیت ، مزیت حقیقی و واقعی است ، نه آن مزایایی که انسانها برای خود مایه کرامت و شرف قرار دادهاند ، چون آنها همه ، مزایائی وهمی و باطل است .
زینتهای زندگی مادی دنیایند که خدای تعالی در باره آنها فرموده : و ما هذه الحیوة الدنیا الا لهو و لعب و ان الدار
الاخرة لهی الحیوان لو کانوا یعلمون .
آیه شریفه دلالت دارد بر اینکه بر هر انسانی واجب است که در هدفهای زندگی خود تابع دستورات پروردگار خود باشد ، آنچه او اختیار کرده اختیار کند ، و راهی که او به سویش هدایت کرده پیش گیرد .
و خدا راه تقوی را برای او برگزیده ، پس او باید همان را پیش گیرد .
علاوه بر این ، بر هر انسانی واجب است که از بین همه سنتهای زندگی دین خدا را سنت خود قرار دهد .
ترجمه تفسیر المیزان جلد 18 صفحات 489تا491